دیو را از پا فگن
نورالدین همسنگر نورالدین همسنگر


 

خیز شور تازه یی دلها فگن
هلهله بر دور این دنیا فگن
ظلمت دیرینه را بر هم بریز
آذرخشی پهنهء شبها فگن
زنده گی را هر نفس فریاد کن
آفتابی،شام بی فردا فگن
سینه را لبریز کن از سوز عشق
غرشی در موج این دریا فگن
ذوق هستی در دل ویرانه بر
موج شیدایی بجان ما فگن
حرص دنیا را زلوح دل زدا
 خفت وخواری به زیر پا فگن
دشت گر ما کشته را باران ببار
بذر شادی طرف این صحرا فگن
با سیاهی ها درآویز وبیا
دیو بیداد زمان از پا فگن
مژدهءبانگ طرب انگیز را
در خراب آباد شهر ما فگن
شهپر اندیشه را پرواز ده
بس خروشی گنبد خضرا فگن
قامتی افراز تا اوج فلک
باور فردایی بر دلها فگن .

هالند - دسمبر ۲۰۱۲


May 26th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان